قالب
قند پارسی |
من چه در وهم وجودم ، چه عدم ، دل تنگ ام از عدم تا به
وجود آمده ام ، دل تنگ ام
روح از افلاک و تن از خاک ، در این ساغر پاک از درآمیختن شادی و غم دل تنگ ام...
خوشه ای از ملکوت تو مرا دور انداخت من هنوز از سفر باغ اِرم دل تنگ ام
ای نبخشوده گناه پدرم ، آدم ، را! به گناهان نبخشوده قسم ، دل تنگ ام
باز با خوف و رجا سوی تو می آیم من دو قدم دلهره دارم ، دو قدم دل تنگ ام...
نشد از یاد برم خاطره ی دوری را باز هم گرچه رسیدیم به هم دل تنگ ام [ پنج شنبه 92/12/1 ] [ 9:50 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |